!بی مسئولیتی و فرصت طلبی یا حق مسلم تبلیغ و انتشار آزادانه عقاید

!یا…هر دو

 

یا شخصی در تلویزیون تک نفره ای برامون قسمتی از تاریخ را میخونه که

علی بن ابی طالب آنقدر آدم کشته است که در بین خود اعراب به “قتال العرب” یعنی “قاتل عربها” معروف است. چه در زمان زندگی محمد و چه پس از به قدرت رسیدنش حتی لحظه ای از جنگ و کشتار دست برنداشت.

این ابله در حالی این ادعا را عمومی میکند که باید بدانند هرجنگی دوطرف دارد و نمیتوان انتظار داشت آنها که با شمشیر و دشنه و سنگ با یکدیگر جنگیده اند هیچ چیز خوبی درباره هم نخواهند نوشت و مبالغه از طرفداران هر طرفی از جنگ کسانی در همین جامعه علی را تا حد پهلوانی قدر قدرت که از پس سربریدن 900 یا 2500 نفر در یک روز برمی  آید و در عین حال معصوم و واسطه ای برای ارتباط با خداست بالا برده اند بعید نیست 

 اسناد هر دوطرف این گفتگوی بیحاصل چه هواداران و چه مخالفان هر دو حدیث بشری و اختلاف برداشت افراد است. شاهد عینی و یا فیلمی که در دسترس نیست. هرچه هست برداشت شخصی تاریخ نویس است و گفته خودشان!…. وهرکسی به حدیثی دلخوش است ...قرآن استناد به حدیث را مستند نمیداند…..مذهبیون که توجه ندارند… غیر مذهبیون یا ضد مذهبیون چی…؟ آیا آنها انقدر به اخلاقیات پایبند هستند که به مطلبی که ندیده اند شهادت ندهند…؟. 

 

در این ایمیل دو گونه تصویر نقاشی ارائه شده:
تصاویر علی بن ابی طالب که آخوندها تلاش دارند تا به خورد مردم بدهند و تصاویر واقعی از علی بن ابی طالب که در موزه های معتبر دنیا نگهداری می شوند و از آن منیجه گرفته شده است که “اين نقاشي منسوب به يک راهب مسيحي است که با روايت تاريخي طبري از شمايل وی تطابق کامل دارد”
همچنین اظهار شده که:

“علی پس از پیروزی بر قبیله” بنی قریظه” تعداد 900 نفر از مردان قبیله را در مقابل گودالهایی که از پیش کنده بودند سر برید. (تاریخ طبری. جلد 3 . صفحه 1088)
پیامبر بگفت تا در زمین گودالها بکندند و ” علی” و” زبیر” در حضور پیامبر گردن انها را زدند. (تاریخ طبری .جلد 3. صفحه 1093)
2- کشتار خاندان “ازد”:
علی و یارانش در یک روز تعداد 2500 نفر از خاندان “ازد” را سر بریدند.بنحوی که کسی زنده نماند تا دیگری را دلداری دهد. (مروج الذهب . جلد اول . صفحه 729)
3- کشتار خوارج :
در نهم صفر سال 38 هجری در محلی واقع در دشت نهروان جنگ خونینی بین لشگریان علی و خوارج روی داد که در این جنگ در حدود 1800 نفر از خوارج بقتل رسیدند.
4- نبرد “لیله الحریر”:
علی در نبردی بنام “لیله الحریر” در حدود 500 تا 900 نفر را از دم تیغ گذراند. (منتهی الا مال . جلد 1. صفحه 153)
5- کشتار” عبدالله خرمی و یارانش” :
عبدالله خرمی و 70 تن از یارانش از بیم جان به قلعه ای پناه برد.به دستور علی قلعه به آتش کشیده شد که در جریان آن تمامی این افراد در آتش سوختند بطوری که بوی گوشت بریان شده آنها آنچنان در هوا پخش شده بود که مردم را آزار می داد. (علی مرز نامتناهی . صفحه 199)
6- کشتار کسانی که بعد از فوت محمد از دین اسلام برگشتند:
آنانکه دست رنگ کرده بودند و شادی و شعف در اثر در گذشت محمد نشان داده بودند ” علی” و” خالد بن ولید” همه را بکشتند و اجسادشان را در آتش سوزاندند. (تاریخ طبری .جلد 4 . صفحات 1380.1464) (تاریخ طبری .جلد 6.صفحات 2420.2265)
نقش علی در ترور مخالفان :
1- ترور شاعری بنام” حویرث بن نقیذ”:
وی شتر دختران محمد “فاطمه” و “ام کلثوم” را رم داده بود به فرمان حضرت محمد و توسط علی در جریان یک
تو طئه به قتل رسید. (سیره ابن هشام .جلد 2. صفحه 273)
2- سر بریدن” مغیره” :
پیر مردی بنام “مغیره” که پس از فتح مکه از ترس محمد گریخته بود بوسیله علی دستگیر و سر بریده شد. (زنان پیغمبر . صفحه 316)
3- علی شاهرگ مردانی را برید و بمانند مرغان نیم بسمل آنان را در بیابان رها کرد تا با شکنجه بمیرند. (امام علی . عبدالفتاح . جلد 5. صفحه 27)
4- سر بریدن “نضر” و “عتبه” :
پس از شکست” ائیل” محمد به علی دستور داد که “نضر” پسر” حارث” را سر ببرد.همینطور در منطقه ای دیگر بنام “الظیه” از میان اسرا “عتبه” پسر” ابی معیظ ” بدستور محمد و بدست علی سر بریده شد. (منتهی الامال . جلد 1.صفحه 57)
5- سر بریدن “عتبه” :
مردی بنام “عتبه” که بخاطر عدم پخش مساوی غنایم بین لشکریان اسلام به صورت محمد تف کرده بود بوسیله علی سر بریده شد. (تاریخ طبری . جلد 5 .صفحه 1103)
[[اين بخش را دقت کنيد پخش نا مساوی غنايم يعنی تقلب و دزدی محمد و علی که غنايم را تقسيم می کردند]]
در زمان امام علی، مردم استخر چندین بار قیام کردند. امام علی در یکی از آن موارد «عبدالله بن عباس» را در راس لشکری به آنجا گسیل داشت و شورش توده ها را در سیل خون فرونشاند (فارسنامه ابن بلخی،ص 136). در مورد دیگر که مردم استخر شورش کردند، امام علی «زیادبن ابیه» که از خونخواری و آدمکشی به انوشیروان دوم لقب گرفته بود به آنجا گسیل داشت تا به سرکوبی این قیام بپردازند. در مورد جنایات و کشتار مردم استخر توسط زیادبن ابیه کتابها و روایات زیادی نوشته و نقل شده است(روجوع کنید به کتاب مروج الذهب،جلد دوم ص 29).
[[اين رفتار علی با ايرانيان بوده است… گوشه ای از آن.. آنگاه ملا و شيعه علی را «رادمرد» می نامد… کچل را زلفعلی؛ کور را چراغعلی، می نامند و ايرانی نام فرزندش را «کلبعلی» می گذارد…]]
– در سال 39 هجری مردم فارس و کرمان نیز سر به شورش گذاشتند و حکام ستمگر امام علی را از شهر خود بیرون کردند. امام علی مجددا زیادابن ابیه را به آنجا گسیل داشت و لشکریان وی از هیچ جنایتی فروگذاری نکردند. (تاریخ طبری، جلد 6، ص 2657 و یا فارسنامه، ص 136)
– مردم خراسان نیز در زمان امام علی برای چندین بار قیام کردند و چون چیزی نداشتند به عنوان باج و خراج بپردازند، از دین اسلام برگشته و به مقاومت سخت و جانانه ای دست زدند. امام علی «جعدبن هبیره» را بسوی خراسان فرستاد. او مردم نیشابور را محاصره کرد تا مجبور به صلح شدند. (تاریخ طبری، جلد 6، ص 2586 و فتوح البلدان ص 292)
– در زمان امام علی مردم شهر ری نیز سر به طغیان برداشتند و از پرداخت خراج خودداری کردند. امام علی، «ابوموسی» را با لشکری زیاد به سرکوب شورش فرستاد و امور آنجا را بحال نخستین برگرداند. ابوموسی پیش از این طغیان نیز، یکبار دیگر بدستور امام علی به جنگ مردم شهر ری گسیل شده بود. (فوتوح البلدان ص 150)
– به روزگار خلافت علی بن ابی طالب، چون پایان سال 38 و آغاز سال 39 بود، حارث بن سره عبدی، به فرمان علی لشکر به خراسان کشید و پیروز شد، غنیمت بسیار و برده ی بی شمار بدست آوردند. تنها در یک روز، هزار برده میان یارانش تقسیم کرد. لکن سرانجام خود و یارانش، جز گروهی اندک، در سرزمین قیقان (سر حد خراسان) کشته شد. (فتوح البلدان، بلاذری)
– علی بن ابی طالب، عبدالرحمان بنی جز طائی را به سیسستان فرستاد. لکن حسکه حبطی وی را بکشت،پس علی فرمود: بیاید که چهار هزار تن از حبطیان را به قتل رسانیم. وی را گفتند: حبطیان پانصد تن هم نشوند. (فتوح البلدان، بلاذری)
– علی ولایت آذربایجان را نخست به سعید بن ساریه خزاعی و سپس به اشعث بن قیس داد. یکی از شیوخ آذربایجان نقل می کند که ولیدبن عقبه همراه همراه با اشعث از ولید طلب یاری می کرد و ولد برای یاری وی سپاهی از کوفه به در آنجا گسیل داشت. اشعث، حان به حان (حان= خانه به خانه) فتح کرد و پیش رفت. و پس از فتح آذربایجان گروهی از تازیان اهل عطا را بیاورد و در آنجای ساکن ساخت و آنان را فرمان داد که مردم را به اسلام خوانند.فتوح البلدان، بلاذری
[[وآنگاه ملای جفنگ گو و هذيان پرست می گويد ايرانيان به دلخواه اسلام آوردند… اينها تازه نمونه ای از مقاومت است..]]


 در مورد درست یا نا درست بودن مطالب پیام های فرستاده شده مسیولیتی  متوجه من نمیباشد      .                                                

“من برای نبرد با تاریکی  شمشیر نمیکشم ..چراغ می افروزم

 

Pin It on Pinterest