:همجنس گرایی
اگر چه در قرآن همجنسگرایی عملی زشت و عملی ناشایست است که گفته شده خدا آنرا دوست ندارد و لوط هم به قوم خود فقط همان هشدار را میدهد ولی با این وجود هیچگونه صحبتی از بد یا بیمار بودن اشخاص و یا مجازات لواط کاران وجود ندارد
به تفاوت عمل بد و زشت با اشخاص بد وخوب دقت کنیم که این دو تفاوت بسیار بزرگی دارند که در قرآن شخص بد نداریم و هر کسی که عمل بدی انجام میدهد میتواند با توبه و تقوی به شخص خوبی تبدیل شود و بالعکس بشر جائزالخطاست و هر پرهیزکاری ممکنه ناپرهیزی کنه. اگر کسی همراه دیگران که به داشتن تقوا و پرهیز کاری توصیه شده اند راهی را انتخاب کند که خدا دوست ندارد انتخابش موجب هیچ مجازاتی در این جهان در قرآن نشده و هرچه هست در حدیث بشری است
هیچکس در جامعه هیچ وظیفه ای برای مجازات اقلیت های جنسی ندارد و همه حتی ناباوران و ناپرهیزان از دستورات روشن الهی هنوز از حقوق مساوی شهروندی برخوردار هستند
بسیاری از عوام الناس مجازات قوم لوط توسط الله در قرآن را بهانه ای برای مجازات و یا پیشبرد عقاید افراطی خود می یابند در حالی که توجه به جزئیات موجود در همین داستان لوط مسئله را بسیار روشن تر میکند
آیا توجه دارند که قوم لوط که سرانجام به عقوبت الهی گرفتار آمدند علاوه بر لواط کردن چندین بار ذکر شده که قوم ستمگری هم بوده اند…. ستمگری عیبی بسیار بزرگتر است و در قرآن مجازاتی بس شدید تر هم دارد
ظلم نه فقط مجازاتی بسیار شدید در این جهان داره بلکه در جهان واپسین هم مجازات داره و بیشترباید مواظب باشیم در حقوق اقلیتهای جنسی ستمگر نباشیم… هر چه بیش از ابلاغ اینکه خدا این عمل را زشت میدونه باشه … ممکنه از طرف آنان ستمگری محسوب شده و ما مدعیان به حقی بر ستمگری هایمان داشته باشیم
:داستان قوم لوط
در داستانه که زشتی عمل لوط آنقدر از بین رفته بود که آن را با تجاوز به زور هم مخلوط کرده بودند و باز هم این مسئله ای عادی بود…. در داستان است که تا آنجا پیش رفتند که میخواستند به میهمانان حضرت لوط هم به زور تجاوز به عنف کنند…. وی حتی تا آنجا پیش رفت تا دختران خویش را برای همسری به مهاجمین پیشنهاد کرد ولی آنها نپذیرفتند و به تقاضای بیشرمانه و تکیه بزور خود ادامه دادند …. بدیهی است که مثل همه موارد قردادها شرط رضایت وتوافق دختران لوط هم در قبول یا رد پیشنهاد پدر اصل بوده است و مسئله بتنهایی در اختیار پدر نبوده است ولی توجه کنیم بیشرمی در جهالت و اصرار برآن تا کجا بوده و رافت و مهر پیامبر الهی در هدایت مردمش تا کجا پیش رفته
بله در این داستان قدیمی نهایت خداوند از پیامبرش خواست همراه خانواده و پیروانش از شهر دور شود و در پی آن بارانی از گل و لای ویا کلوخ و سنگ فرستاد که همه شهر در آن مدفون شدند …. ولی به ما هرگز گفته نشده چنین کاری با آنان بکنیم …. از کجا که این مجازات جمعی این قوم ستمکار برای ظلم آنها که بارها به آن اشاره شده نبوده؟ تازه بدست خدا بوده .کی میتونه خودش را جای خدا بگذاره که اگر او اینکار را کرده اینها هم باید بکنند؟
از این داستان همچنین میشود نتیجه گرفت که همجنس گرایانی که اکنون صحبت از مهر و محبت میکنند اگر به اکثریتی برسند ممکنه آنقدرها هم مهربان و بی آزار نباشند و به تجاوز هم برسند
در همین داستان اگر لوط هم وظیفه ای درمجازات نداشته و کارشان را به خدا واگذار کرده و از شهر خارج شده و بدون اینکه به ما دستوری داده بشه چرا آنرا اجرا کنیم؟
آنها هم به اندازه دیگران دعوت به داشتن تقوا و پرهیزکاربودن هستند …. و اگر بر احساسات (حتی بر فرض فطری) غلبه کنند آدمهای با جنبه تر -قابل اعتماد تر و صالح تری در پیشگاه خدا خواهند بود ولی این مسئله بین خودشونه و خدایی که عمل لواط را زشت میدونه نه ما
:منابع
وَلُوطًا إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ وَأَنتُمْ تُبْصِرُونَ : سوره نمل سوره 27- آیه شماره۵۴
ياد كن لوط را كه چون به قوم خود گفت آيا ديده و دانسته مرتكب عمل ناشايست [لواط] مىشويد
همچنین آیات 15 و 16 سوره نسا (سوره 4) آن هم اگر مربوط به همجنسگرایی باشد
اضافه کردن هرگونه مجازاتی بخصوص مجازات غیر قابل بازگشت مرگ برای همجنسگرایان همچنین نافی اصل اضافه نکردن بر قرآن و آیات و احکام و نافی مثل آیه 79 سوره بقره است که چنین میفرماید “پس واى بر كسانى كه كتاب [تحريف شده اى] با دستهاى خود مىنويسند سپس مىگويند اين از جانب خداست تا بدان بهاى ناچيزى به دست آرند پس واى بر ايشان از آنچه دستهايشان نوشته و واى بر ايشان از آنچه [از اين راه] به دست مىآورند.” و بسیاری از آیات دیگر که ابدی یودن قوانین قرآنی را توصیه میکنند
:گفتگویی در باره هم جنس گرایی
فضای آزاد نقد و گفتگو و عدم وجود فرهنگ زور مسئله هم جنس گرایی را در جوامع غربی تا حدودی باز کرده است. بسیاری از دانشمندان بر این باورند که تمایلات هم جنس گرایانه میتواند مسئله ای ژنتیک ناشی از تفاوت های کروموزمی انسانها هنگام خلقت باشد اگرچه آنان هم مثل همه انسانهای دیگر توصیه به کنترل غرائظ نفسانی خود هستند. مشاهده این گفتگو خالی از لطف نیست
داستانی واقعی از انکار و ندیده گرفتن حقایق قرآن
“تراژدی یک عشق ممنوع”
معرفی یک داستان واقعی از علی خدایی
خبرنگار صفحه حوادث روزنامه کیهان در سال 1354
لواط باعث بهم ریختن روابط خانوادگی و دوستی می شود
سلام. بله با شما موافق هستم… و با لواط مخالف
مسئله را به این دلیل مطرح کردم که اکر فرضیاتی که مبتنی بر اختلالات کروموزومی (نسبت کرموزوهای ایکس و ایگرگ) است درست باشه و در خلقت آنها تفاوتی بوده تقصیر خودشون نیست. من با چشمان خودم بز نر همجنس گرا دیده ام که با وجود بز ماده در گله احساسات جنسی و هیجان خودش را برای بز نر دیگری خرج میکرد و از آنجا که جنسیت پستاداران با کروموزوم تعیین میشه ممکنه خلقت آنها هم برای آزمایش عکس العمل ما طراحی شده باشه
آنها هم مثل همه ما توصیه به پرهیز و پرهیزکاری شده اند. اگر پرهیزکاری در این زمینه نکردند به عهده خودشونه. خدا بهشون میگه اینکار کثیف و یا زشتی است و ما هم جز هشدار زشتی و بشارت به نیکی وظیفه دیگری نداریم.
خدا در قرآن به پیامبرش هم میگه “جز هشدار وظیفه دیگری نداری”. تا چه برسه به ما
و دیگر اینکه مجازات سنگسار آنها در قرآن وجود نداره و خرافاتی از حدیث است. فرهنگ منطقه ای ما اینطوری است و البته با پوششی مذهبی.
خرافاتی که ایجاد ظلم کرده …. قتل خودش از گناهان کبیره است. در جایی که خودمان قتل مرتکب میشویم نمیدانم چرا باید از دگرباشان جنسی توقع داشته باشیم که پرهیزکار باشند.
با سپاس با شما موافق هستم که مضرات لواط فراوان است و درباره آن مطالب فراوانی وجود دارد. از آنجا که با طبعیت و فرهنگ جاری نیز در تضاد است کار را به برخوردها و مجازاتهایی کشانده که در دستورات الهی در این باره همگون نیست و خود بنوعی ظلم است. در این مختصر تنها چگونگی بهبود نحوه برخورد با آن مد نظر بوده است