در بحبوحه انقلاب 1357 جزوه ای 133 صفحه ای نیم قطعی منتشر شد که همه نیروهای مطرح سیاسی روز بر محتویات آن به دلایل مختلف سیاسی صحه گذاشتند. این جزوه کوچک تاثیرات فراوانی بر همه نیروهای سیاسی در ایران داشت و حتی خمینی را هم بر آن داشت که جهت خلع سلاح چپ ها از شعارهای ضد امپریالیستی مد روز تفکرات حاکم بر آن را به اجرا گذاشته و از تعهدات پیشین خود در پاریس به آمریکایی هایی که برای دیدار او به پاریس رفته بودند عدول کند. خمینی در پاریس به نمایندگان کارتر قول داد ایران جریان نفت را قطع نخواهد کرد و رابطه (اگرچه برابر را ذکر کرد) با آمریکا خواهد داشت ولی در ایران آمریکا را غیرقابل مذاکره دانست و چندین بار تهدید به قطع نفت کرد
اینکه نویسنده کتاب دارای چه صلاحیت هایی بود و چقدر با آمریکا و یا سیاست های داخلی آن آشنا بوده و یا چه منظور و تفکری داشت موضوع این صفحه نیست. گویا شهرام آرام که مسئول اول مجاهدین مارکسیست شده بود آن را نوشته بوده. نه تنها فرقه رجوی که کتاب به هر حال با اسم آنها چاپ شده بود …بلکه حتی دیگران نیز با آن را هرگز نقد و برخوردی جدی نکردند …حتی مخالفین سیاسی و عقیدتی
حرفی که زده شد و یا مهمتر ایده ای که به مقام نوشتار نائل آمد چه کسی و به چه منظوری از آن استفاده کند دیگر در اختیار و کنترل ما نخواهد بود
انتخاب سی و نهمین رئیس جمهور آمریکا حاصل اعتراض به جنگ طلبان جمهوری خواه پیش از او و فساد ناشی از جنگ (ویتنام) و پیروزی بر لابیگری اسلحه فروشان آمریکایی بود. اعتقاد به مسیحیت بر پایه هایی از روابطی اقتصادی که مبتنی بر حقوق بشر باشد و نه فروش اسلحه و مداخله
وی هم دوست و حامی شاه بود و تنها بدنبال اصلاحاتی روبنایی و حتی چند ماه پیش از تن دادن به تغییر در ایران شاه را مظهر ثبات و ایران را جزیره ثبات منطقه خوانده بود
حامیان شاه و طرفداران تئوری توطئه هم اکنون نیز به مفاهیم مندرج در همین جزوه استناد میکنند هنگامی که سیاست حقوق بشر وی را دروغین خوانده و وی را منشا و منبع اصلی انقلاب در ایران میدانند