عادی شدن مسئله قتل
تنها قتل مجاز در قرآن پس از حق دفاع در جنگ قتل قاتل قتل عمد آنهم پس از ذکر بخشش بهتر از انتقام در دیدگاه خدا و تنها در صورت عدم رضایت خانواده مقتول و عدم رضایت حتی در دریافت دیه- خونبهاست و قتل مجاز دیگری در قرآن نداریم
قرآن بیان قوانین قصاص و قتل قانونی مشروع را با ذکر همان قوانین در یهودیت شروع میکند
مِنْ أَجْلِ ذَٰلِكَ كَتَبْنَا عَلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنَّهُ مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا
أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا ۚ وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِيرًا مِّنْهُم بَعْدَ ذَٰلِكَ فِي الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ ﴿٣٢﴾ إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّـهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا أَن يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلَافٍ أَوْ يُنفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ۚ ذَٰلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا ۖ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿٣٣﴾ إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِن قَبْلِ أَن تَقْدِرُوا عَلَيْهِمْ ۖ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّـهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿٣٤﴾ المائده
به همین جهت، بر بنی اسرائیل مقرّر داشتیم که هر کس، انسانی را بدون ارتکاب قتل یا فساد در روی زمین بکشد، چنان است که گویی همه انسانها را کشته؛ و هر کس، انسانی را از مرگ رهایی بخشد، چنان است که گویی همه مردم را زنده کرده است. و رسولان ما، دلایل روشن برای بنی اسرائیل آوردند، اما بسیاری از آنها، پس از آن در روی زمین، تعدّی و اسراف کردند. مائده/32
کیفر آنها که با خدا و پیامبرش به جنگ برمیخیزند، و اقدام به فساد در روی زمین میکنند، (و با تهدید اسلحه، به جان و مال و ناموس مردم حمله میبرند،) فقط این است که اعدام شوند؛ یا به دار آویخته گردند؛ یا دست و پای آنها، بعکس یکدیگر، بریده شود؛ و یا از سرزمین خود تبعید گردند. این رسوایی آنها در دنیاست؛ و در آخرت، مجازات عظیمی دارند. مائده/33
مگر آنها که پیش از دست یافتن شما بر آنان، توبه کنند؛ پس بدانید (خدا توبه آنها را میپذیرد؛) خداوند آمرزنده و مهربان است. مائده/34
وَكَتَبْنَا عَلَيْهِمْ فِيهَا أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَالْعَيْنَ بِالْعَيْنِ وَالْأَنفَ بِالْأَنفِ وَالْأُذُنَ بِالْأُذُنِ وَالسِّنَّ بِالسِّنِّ وَالْجُرُوحَ قِصَاصٌ ۚ فَمَن تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ كَفَّارَةٌ لَّهُ ۚ وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ فَأُولَـٰئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿٤٥﴾المائده
و بر آنها [= بنی اسرائیل] در آن [= تورات]، مقرر داشتیم که جان در مقابل جان، و چشم در مقابل چشم، و بینی در برابر بینی، و گوش در مقابل گوش، و دندان در برابر دندان میباشد؛ و هر زخمی، قصاص دارد؛ و اگر کسی آن را ببخشد (و از قصاص، صرفنظر کند)، کفاره (گناهان) او محسوب میشود؛ و هر کس به احکامی که خدا نازل کرده حکم نکند، ستمگر است. مائده/45
“پدیده ای شوم قتل های سیاسی و کیفری- عادی بودن قتل دیگران و “ناخودیها
همزمان با دستگیری فائزه و مهدی هاشمی رفسنجانی یکی از دوستان لینک مربوط به اظهار نظر یکی از روزنامه های داخل در مورد: ” آیت الله هایی که فرزندانشان را دادگاهی کردند” برایم فرستاد. لینک در پایین تر
دنبال کردن این مطلب در این زمان بیشتر هشداری بازدارنده به هاشمی رفسنجانی و عدم نفوذ ودخالت وی در سیاست یا در محاکمه و مجازات مهدی و فائزه و یا هردو بود ولی از آنجا که مثال مستند استفاده شده مربوط به موارد قتل فرقه ای و حزبی سالهای شصت بود و تعلقات سیاسی یا مذهبی و افکار فرقه ایی بالاتر از عواطف انسانی خانوادگی…. فرصتی شد برای تعمق در قتل
تلاش براین است که رفتار گروهی همه طرفهای درگیر را بررسی کنم و نه یک جناح خاص
به مقاله ای مستدل تر و جامعتری ازجناح اپوزیسیون (2 ) بر خو رد کردم که همین مقاله را ازخبر گز ار ی مهر بعلاوه مقالاتی به همین مضمون در مجلات دیگر داخلی را با لینکهای مربوطه اشان در کنار هم گذارده وگفته شده این موجی بوده است از بالا وهدایت شده برای این موقعیت خاص…. ولی در مواردی بسیار بدور از حقیقت!
بیشتر این داستان از پایه یک کلاغ چهل کلاغ کردن رایج و مرسوم و قهرمان سازیهایی که ما ایرانیها به آن شهرت داریم
:منابع
سایت فرارو به نقل از خبرکزاری مهر
مقاله مستند ایرج مصداقی (از اپوزیسیون) که دربرگیرنده لینک بالا و نیز لینکهایفراوان دیگر نیز میباشد
داستان غم انگیز کشتار 67 از دیدگاه بازماندگان و خانواده های قربانیان
دیروز بین مبارزین و انقلابیون با ساواک وآمریکاییها بعد بین همان مبارزین با خودشان. تفکرات گروهی و فرقه ای
!فاجعه قتلهای سیاسی سینما رکس آبادان
درویدویوی ضمیمه میبینیم چه عناصری بناگهان انقلابی شدند …سر نخ اصلی بگفته سرهنگ بیات در جریان یک دزدی پیدا شد… و سپس چگونه مجموعه این آدمهای قشری مذهبی حزبی فرقه ای به هر قیمتی باعث تحریف حقایق شدند
طبیعت این آدمها به زنجیره ای مرتبط از خود خواهی و غرور شبیه میماند تا شعارهای زیبای عوام پسندی که در سطح جریان داشته و دارد
هدف پذیرش یا رد اظهارات وی نیست بلکه بیشتر واقعیتی است که چگونه این قتلهای سیاسی فرقه ای هنوز در ابهام مانده اند
اسرار”قتل مرموز آیت الله شمس آبادی” در درچه پیاز اصفهان پیش از انقلاب از
زبان مهدی هاشمی. آمر این قتل و دو قتل دیگر پیش از اعدام
عمق شخصیت کسی که به قتل رضایت میدهد: وی در حالی که ساواک را برای حفاظت از خود خبر کرده میخواسته بدنامشان هم بکند و به اصطلاح خودش سنگر مبارزه را هم ترک نکند
فروختن آ
بیچاره آن نوجوان شاگرد قصاب قهدیرجان که چه ساده بود و در اعتماد مطلق به وی دست به خون برد. فقط تنفر پراکنان فرقه گرا میتوانند چنین کنند. چشم ها و گوش ها بسته و به دنبال رهبرشان…..و توجه کنیم این تیپ شخصیتها در همه فرقه ها و گروهها وجود دارند
و
در همه جای دنیا فقط این گونه آدمها هستند که میتوانند اسلحه بدست بگیرند و جنایت کنند
همین اعتراف هم باز غنیمت است و نقاط مبهمی روشن شده که بدون وجودشان تا ابد تاریک میماند. متاسفانه عده ای از فرق مختلف آن را هم از آیندگان دریغ کرده اند
“Collateral Damage”!
!خسارت جانبی
از دیدگاه جنگ و خشونت طلبان جوامع متجدد متمدن نما
:نتیجه
خشونت نه فقط در ایران بلکه پاکستان و افغانستان و لیبی و عراق و سوریه وبحرین و عربستان و لبنان و نوارغزه و اردن یک مشکل منطقه ای است و بسیاری از فرق مختلف اسلامی هم آن گرفتار هستند ولی چرا بسیاری اسلام را با محکوم میکنند در حالی که فقط از رفتار مسلمانان آنهم برخی از مسلمانان (و نه یک بحث ایدئولوژیک)این نتیجه را میگیرند؟
ا گر از جز به کل رفتن همیشه غلط است قوانین کلی استخراج کردن از رفتار منطقه ای و یا فرقه ای مردم هم باید مذموم باشد. اینگونه ت حل یل ها فرصت طلبی است بخصوص که در این جوامع و احزاب همیشه فقط اوباش میتوانند قتل کنند. نه همه بدنه جامعه و یا همه افراد یک حزب و یا یک فرقه
آیا نه اینکه تنها کتاب مورد اتفاق همه مسلمانان قتل یکنفر را مساوی با قتل ه مه آ نهم بصورت تایید همان حکم قدیمی که به موسی(ع) وحی کرده بوده و آنهم از کتاب مشترکی که بجز دو مورد مشخص دفاع از خود و مجازات قاتل مورد سومی برای اجازه قتلی نداده است
چگونه بوده است که توجهی ندارند که مسئله عام نیست و به تمامی جمعیت بیلیونی جهان اسلام هم مربوط نمیشود؟
جهان اسلام شامل اندونزی مالزی مراکش تونس جمهوریهای سابق شوروی مسلمانان فیلیپین وچین و هند و…را هم در بر میگیرد که اینچنین فرهنگی ندارند
تازه مسئله کم ارزش بودن جان انسانها فقط محدود به جهان اسلام نیست بلکه در کلیت جهان ا ین چن ین است که قاتلین توجیه گر قتل هستند مگر نه اینکه زور مندان با تکنولوژی های پیشرفته تر و هواپیماهای کنترل از راه دورهم قتل با عناوین متمدنانه تر! “خ سا را ت جانبی”…”حمله پیشگیرانه” قتلها و جنایاتی را مرتکب شده و میشوند؟
آیا مگر جنایات زورمندان جهانی را میشود به پای دین و مذهبشان یا سکولاریسم نوشت؟
مسئله خودی و ناخودی و جنگهای حیدری-نعمتی است یا مسئله ایستادگی برای حق حیات برای همه؟
قتل با تبلیغات سیاسی برای بعضی توجیه شده که حتی قتل فرزندان هم بعلت وابستگی حزبی حتی اگر چه م مک ن است به آنصورت هم اصلا واقع نشده باشد میتواند وسیله ای برای تبلیغات فرقه ای باشد
به قتل بی مجوز و بی دلیل هیچ موجود زنده ای راضی نباشیم…. جهان ا سلام و مسلمانان که عموما گرفتار این مسئله هستند بالاترین وظیفه را بعهده دارند
اگر به همان یک سند نوشته خود دقت کنند و از حدیث ساخت بشر که همه این بلایا را برای آنها و دیگر فرقه ها به ارمغان آورده دوری کنند مشکل فرهنگی منطقه ای هم حل میشود
واقعیتی است انکار ناپذیرکه قاتلین از مجازات گریخته به هر انگیزه ای از طمع و غرور تا حسادت و تنفر سیاسی ومجازات های من در آوردی دست ساخت بشر در قتل اول متوقف نشده و به آسانی یک قتل تبدیل به قتلهای زنجیره ای میشود
دیواری شکسته ومرزی پشت سر گذاشته شده که باز به آسانی قابل تکرار و توجیه است
جوامع بشری و مالیات دهندگان بیگناه قانونمند نباید محکوم به پرداخت هزینه زندان و امکانات رفاهی زندگی برای این چنین افرادی باشند
ادامه زندگی قاتلان حتی در پشت میله های زندان بیعدالتی درحق مقتول و خانواده ودوستان بیگناه وی نیز میباشد که امکان دیدار با عزیز خود را حتی از پشت میله های زندان هم ندارند
مسئولیت خانواده قاتل در نادیده گرفتن علایم اولیه و احیانا سهل انگاری
د ر تر بی ت خانوادگی او مستلزم عدالت نیست؟
کمترین پرداخت بهای این سهل انگاری و اجرای عدالت نداشتن او در کنارشان است
دلیل دومی هم برای من قابل فهم است و آن دفاع از خود است و قتل در جنگ
در جایی که قرداد صلحی شکسته شده و قرداد جدیدی جانشین آن نشده و وضعیت جنگی همچنان حکمفرماست و احتمال تجدید قوای دشمن و تحمل جنگ وجنایات بیشتر حتی در عقب نشینی های موضعی و تاکتیکی وجود دارد.
آیا گردن زدن مجازاتی اسلامی است؟
!خیر
!ر سم ی عربی و منطقه ای
بسیار قدیمتر از اسلام
قرآن مجازات گردن زدن ندارد بجز در سوره 47(محمد) آیه 4 که در مورد آئین جنگ میگوید دشمنان کفار خود را گردن بزنید (بکشید)آنهم تا زمانی که سلاحهایشان را زمین نگذاشته اند و جنگ خاتمه نیافته…البته آنروز هم زدن گردن و ارتباط مغز و قلب را قطع کردن که بلافاصله مغز را از خون تهی میکند انسانی ترین شیوه جنگ بوده است
البته میتواند یکی از شیوه های مجازات قتل عمد هم باشد. آنهم با شرایطی مثل عدم رضایت خانواده مقتول….. ولی معر فی آن بعنوان قانون مجازات با آیات صریحی از قبیل: ” اضافه نکردن” و پیچیده تر نکردن” و“ی ا کتاب و قانون را بدست خود نوشتن و بنام قانون خدا معرفی کردن” که قرآن مشخصا و صراحتا نفی کرده است کاملا در تضاد است
مجازات مرگ برای هیچ جرم دیگری از جمله زنا. لواط. محکومان مواد مخدر. یا مجرمان اقتصادی وجرائم دیگر قطعا در قرآن وجود ندارد
چگونه میشود ادعای بالا را مستقلا تحقیق کرد؟ در همین لینک پایین که همه مشتقات مختلف قتل 17
ht
هیچ مجوز و مورد سومی برای هیچ نوع قتل دیگری بجز دفاع و مجازات قتل وجود ندارد
چگونه میتوانیم فرصت طلبیهای منتقدان ویا حتی ازدیاد امواج
اگر این فرصت طلبی ها همزمان با محکومیت قتلهای موجود توسط عموم شناسایی و افشا میشد. دنباله رو نداشت ویا انتقاد از مسیر استناد به منابع نه رفتار جمعی مردمی دنبال میشد میتوانست نشانه ای از آگاهیها باشد
ازیکطرف قتلهایی غیر مجاز مثل مجازات اعدام برای محکومان قاچاق مواد مخدر و محکومان عقاید سیاسی حزبی جناحی و اخیرا حتی محکومان اقتصادی… و از طرف دیگر فرهنگ منطقه ای وقبیله ای وقومی را به نام یک ایدئولوژی نوشتن
!
مِنْ أَجْلِ ذَلِكَ كَتَبْنَا عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنَّهُ مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا وَلَقَدْ جَاءتْهُمْ رُسُلُنَا بِالبَيِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِيرًا مِّنْهُم بَعْدَ ذَلِكَ فِي الأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ
از اين روى بر فرزندان اسرائيل مقرر داشتيم كه هر كس كسى را جز به قصاص قتل يا [ب ه كيفر] فسادى در زمين بكشد چنان است كه گويى همه مردم را كشته باشد و هر كس كسى را زنده بدارد چنان است كه گويى تمام مردم را زنده داشته است و قطعا پيامبران ما دلايل آشكار براى آنان آوردند [با اين همه] پس از آن بسيارى از ايشان در زمين زيادهروى مىكنند
با تاسف از اینکه گروههای متخاصم سوریه این ویدیو را به یکدیگر نسبت میدهند و از آن هنوز برای تحریک و تهییج قوای “خ ود ی” استفاده میکنند. همه این گروهها ظاهرا مسلمان هستند و به کتاب واحدی(قرآن) معتقد! ولی با تکیه بر برداشتهایی متفاوت و بدون مسئولیت مراجعه به متن موجود از رهبران مورد اعتماد خود پیروی میکنند. این مسئله قتل محدود به سوریه نیست. هم اکنون در پاکستان و عراق و افغانستان و ایران و…هم به نوعی در جریان است و جالب اینکه قضاوت فرصت طلبانه فرقه هایی که این جنایتکاران را بنام اسلام جا میزنند هم از کینه توزی فرقه ای بر می آید و بس. آنها هم دنبال اثبات عقاید فرقه ای خودی” هستند تا حل مسئله که شناخت صحیح اولین قدم حل هر مسئله ای است و یا طرح مطلبی در خور تفکر و تعمق. آن را در یک بحث ایدئولوژیک و از یک بیطرف یا بی قضاوت و با ارائه مستندات میتوان فهمید و یا حتی پذیرفت. باید هوشیار بود زیرا نتیجه کار این ها هم جز افزایش تنفر و جنگهای از نوع دیگر ولی باز هم فرقه ای نخواهد بود
عکس تنها بازمانده از گروگانگیری و حمله به هتلی در بمبئی که سه شبانه روز اخبار جهان را تحت الشعاع قرار داد. وی از این حادثه جان سالم بدر برد ولی بعدها اعدام شد
محارب با خدا و مفسد فی الارض
اوایل انقلاب وقتی احکام “م فس د فی الارض و محارب با خدا “چ پ و راست ! برای بازماندگان رژیم سابق صادر و منتشر میشد روحانی آشنا با قرآنی گفت: در قرآن محارب با خدا صریحا و یا مضمونا فقط برای”محارب با خدا و رسول خدا” بکار رفته است…. پای رسول خدا در تشخیصش در میان بوده است. رهبری که برای حفظ آیین خدا در مقابل جانیانی که با اشغال کعبه که یکبار هم ابراهیم آنرا از وجود بتها پاک کرده بوده و دوباره سنت گرایان ظالم و جانی و مستبدی که راه را برای خداپرستان و خدا پرستی بزور بسته و قصد جان مومنین به خدا را کرده اند و آنها را کشته و مجروح و فراری و دربدر کرده اند
اگر هریک از فرقه ها خود را در راه خدا ببیند و دیگران را محارب با خدا فرض کند بلبشویی در جنگهای فرقه ای اتفاق می افتد که امروز شاهدش هستیم. یادمان باشد محارب با رسول الله در کنار محاربه با خدا قرار گرفته است و کس یا کسان دیگری حق ندارند این اجازه جنگ محدود به آن زمان را بعنون اتهام های سیاسی امروزی استفاده کند
اجازه اتهام زدن “م حا رب با خدا” را به هر فرقه ای از فرقه های گوناگون خدا دادن اجازه به بی قانونی و کشتار بی رویه فرقه ای خواهد بود که قطعا مخالف بسیاری از دستورات صریح قرآن میباشد
مفسد فی الارض هم حتی در صورت اثبات مجازات کشتن ندارد
م جا زا ت مفسد فی الارض قطع مخالف دست و پا و در عین زنده نگهداشتن مجرم است. (کاملا عقلانی ! زیرا اولا توانایی ارتکاب مجدد جرم را ندارد و دوما زنده اش مایه عبرت دیگران است) ایکاش……چنین میبود
مفسد فی الارض خاص راهزنان مسلح و یا هر کس دیگری که با ایجاد ترس در اجتماع و ایجاد ظلم حکومت کند است
سالها بعد وقتی قرآن را برای این کلمات م رو ر کردم و به معانی این کلمات استفاده شده در قرآن برخوردی عمیقتر در هر مورد کردم چیزی جز آن نیافتم
مقاتله به معنای جنگ و پیکار کردن هم استفاده شده است. مقاله زیر از آرش شایگانی در مورد جزیه اشارتی هم به این تفوت معنی کرده است:
جزیه در قران
تفسیر آیه ۲۹ سوره توبه
السلام علیکم
…
در یکی از صفحه های فیسبوک که هدفشان ثابت کردن بی خدایی و این که هیچ کتابی از طرف خدا نیست به دو تا از آیات قران اشاره کرده اند و میگویند که این دو آیه با هم تناقص داره.
یکی آیه ۲۵۶ سوره بقره است که خداوند میفرماید «در دین هیچ اجباری نیست» و دیگری آیه ۲۹ سوره توبه است که آنها میگویند این آیه گفته «بکشید کسانی را که دین اسلام را قبول ندارند..»
در اینجا به معنای آیه ۲۹ سوره توبه توجه میکنیم تا روشن شود این آیه واقعا چی گفته! اول خود آیه و ترجمش را قرار میدهم و بعد در مورد خود آیه توضیح میدهم:
قَاتِلُوا الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلَا يُحَرِّمُونَ مَا
حَرَّمَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَلَا يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حَتَّىٰ يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ
با کسانی از اهل کتاب که نه به خدا، و نه به روز جزا ایمان دارند، و نه آنچه را خدا و رسولش تحریم کرده حرام میشمرند، و نه آیین حق را میپذیرند، پیکار کنید تا زمانی که با خضوع و تسلیم، جزیه را به دست خود بپردازند!
(سوره توبه آیه ۲۹)
اولا که اینجا نگفته بکشید! «قتلوا» یعنی نبرد٬ جنگیدن٬ با کشتن فرق داره٬ اگر کشتن بود میگفت اقتلوا. حالا با کیا بجنگید؟ کسانی از اهل کتاب (پس نه همه اهل کتاب!) کسانی از اهل کتاب که به خدا ایمان ندارند و آخرت را قبول ندارند و آن چیزهایی را که خدا و رسول حرام کرده اند را حرام نمیدانند (یعنی پایبند هیچ یک از حرام های جامعه اسلامی نیستند) و اصلا پایبند دین حقی هم نیستند٬ حالا سوال اینجاست که با اینها بجنگیم برای چی؟ آیا گفته با اینها بجنگید تا مسلمانشان کنید؟ نه! بجنگید تا «يُعْطُوا الْجِزْيَةَ» جزیشان را بدهند! جزیه یعنی مالیات٬ تکس. و آنهم «عَنْ يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ» با دست خودشان بدهند در حالت خضوع و کوچکی! یعنی در برابر قانون گردنکشی نکنند ٬ بیایند حق و حقوقشان را بدهند! جزیه جای زکات را میگیرد٬ مسلمانان زکات میدادند و در جنگ هم شرکت میکردند اما اهل کتاب موضف نبودند در هیچ یک از جنگ ها شرکت کنند. و جزیه به مراتب کمتر از زکات بوده! یعنی در واقع اینها کسانی هستند که در یک جامعه اسلامی زندگی میکنند و زکات هم نمیدهند و از امکانات این جامعه برخوردار هستند مانند مسلمانان اما مسلمانان زکات میدهند و اینها هم باید مالیاتشان را بدهند که همانطور که اشاره کردم به مراتب کمتر از زکات بوده.
همین امروز این مسئله در پیشرفته ترین کشورهای امروزی هم دارد اجرا میشود٬ شما اگر در انگلیس یا هر یک از کشورهای غربی برای مثال زندگی کنی باید مالیات بدهی و اگر ندهی چی میشود؟ شما را دادگاهی میکنند و به زندان می اندازند! این همان « قَاتِلُوا» اول آیست که اینها هم به آن عمل میکنند٬ یعنی شما را میبرند دادگاه و با شما میجنگند تا شما مالیاتت را بدهی.
پس همینطور که روشن شد این دو آیه اصلا ربطی به هم نداشتند٬ در آن آیه خداوند میفرماید در دین هیچ اجباری نیست که سرتاسر قران نیز این را تائيد میکند٬ و در آیه ۲۹ سوره توبه٬ آیه درباره جزیه و مالیات دادن کسانی است که اصلا پایبند به هیچ دینی نیستند! این خودش اتفاقا آزادی قران را در دین ثابت میکند که کسانی حتی میتوانند در یک جامعه اسلامی زندگی کنند که اصلا هیچ چیزی را قبول نداشته باشند و فقط باید مانند بقیه مالیاتشان را بدهند که برای مسلمانان زکات است و آنها جزیه که از زکات هم کمتر است.
والسلام الیکم و رحمت الله و برکاته
آرش شایگانی
منابع: